سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رأی با تأمل حاصل می شود و رأی خام پشتیبان بدی است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :10
کل بازدید :13306
تعداد کل یاداشته ها : 14
103/2/1
4:57 ع

خداوند در آیه 71 سوره مریم می فرماید: ان منکم الا واردها. کان علی ربک حتما مقضیا.

هیچ کدام از شما نیست مگر این که وارد جهنم می شود. این قضای حتمی الهی است. 

وقتی که این آیه نازل شد مومنین پرسیدند یا رسول الله آیا شما هم وارد جهنم می شوید؟ پیامبر فرمودند آری. اما زمانی که ما از جهنم عبور می کنیم، جهنم خاموش است.

این آیه و سوال و جوابی که بعد از آن واقع می شود، معنای بسیار عمیقی دارد و تنها کسانی متوجه عمق معنای آن می گردند که با عرفان و خودشناسی آشنایی داشته باشند.

در حکمت متعالیه ملاصدرا بیان می شود که حقیقت وجود انسان، جنبهء معنوی و روحی اوست و پس از بیان نحوه حشر و بعث ارواح، می گوید که بهشت و جهنم هر کس، از باطن جان او می جوشد و در بیرون متجلی می شود. به عبارت دیگر، جهنم، در مکانی از مکان ها واقع نشده است. کما این که در زمانی از زمان ها اتفاق نمی افتد. در روایات آمده است که قبر هر کس باغی از باغ های بهشت یا حفره ای از حفره های جهنم خواهد بود و نیز گفته شده است که هر کس بمیرد قیامت او قائم می گردد. (البته در اینجا منظور از قیامت، قیامت برزخی است).

با توجه به این مقدمه و با توجه به این که همهء ما در طول عمر خود در اکثر مواقع از درد و بلا گریزانیم و طالب منفعت و رفاه هستیم و با خویشتن واقعی خود مواجه نمی شویم و به خودشناسی نمی پردازیم، پس از مردن، مثل این است که در جایی که دور تا دور آن آینه نصب شده است ما را قرار می دهند. آنجا همه چیز از درون ما می جوشد. در واقع ما ملزم و مجبور می شویم که با خود عریان خود مواجه شویم. همان خودی که در تمام طول عمر از آن فرار می کردیم و حاضر نبودیم چشم در چشم آن بدوزیم و آن را با همه عیوب و محاسنش یکجا بپذیریم.

این مواجههء با خویشتن در عالم پس از مرگ، برای ما عذاب آور است. هر چه باور ما از خودمان و از جهان و خدا و قیامت، با آنچه که حقیقت دارد فاصله بیشتری داشته باشد، عذاب ما در آنجا شدیدتر خواهد بود. تاثیری که گناهان بر ما دارد این است که دنیا را به صورت وارونه بر ما جلوه می دهد و ما را دچار غرور و فریب می کند. برای دنیا و برای ثروت آن و برای قدرت آن حقیقت قائل می شویم در حالی که بعد از مرگ می بینیم که همهء اینها مانند سایه ای بودند که ما آنها را واقعی پنداشته بودیم.

مولوی مثال جالبی می زند. می گوید:

مرغ، بر بالا پَران و سایه‌اش / می‌دود بر خاک، پَرّان مرغْ وَش 

ابلهی، صیادِ آن سایه شود / می‌دود چندان‌که بی‌مایه شود

بی‌خبر کآن عکسِ آن، مرغِ هواست / بی‌خبر که اصلِ آن سایه کجاست

تیر، اندازد به سوی سایه او / تَرْکَشَش خالی شود از جستجو

تَرکَشِ عمرش تهی شد، عُمر رفت / از دویدن در شکارِ سایه، تَفْت

یعنی صیاد، سایه مرغ را خود مرغ پنداشت و به دنبال او دوید. همه تیرهای او هدر رفت و عمرش تباه شد. کسی هم که در دنیا به دنبال امنیت و آرامش و رفاه باشد، به همین سرنوشت دچار خواهد شد.

مولوی در جای دیگر می گوید:

جملهء بی قراریت از طلب قرار توست / طالب بی قرار شود تا که قرار آیدت

یعنی این خواستن تو، که می خواهی به قرار و آرامش برسی مایهء درد و رنج و بی قراری تو است. اگر می خواهی به حقیقت قرار و آرامش دست یابی، به سوی بی قراری برو و از آن فرار نکن. بی قراری مطلوبت باشد نه منفورت.

و خداوند در قرآن در وصف قیامت می گوید: روزی که دوستان نزدیک دشمن یکدیگر می شوند. و نیز می فرماید: روزی که شخص از پدر و مادر و برادر و دوست و فرزند خود فرار می کند.

این فرار، همین فراری است که در دنیا از درد و رنج فرار می کنیم و به سوی رفاه و آسایش شتاب می گیریم. در واقع همهء آنچه در اینجا انجام دادیم و همهء آن طوری که اینجا بودیم، در دنیای پس از مرگ بر ما متجلی می شود.

حال که چنین است و همه وارد جهنم می شوند، حتما باید خروج از جهنم هم معنا داشته باشد. در غیر این صورت، بهشت برای معصومین بود و بس. و ضرورتی نداشت که خداوند پیامبر بفرستد. همه را یکجا وارد آتش می کرد و در آن را هم محکم می بست.

حق، آن است که جهنم، همان طور که از یکی از نام های آن یعنی «حمیم» پیداست، یک حمام است. حمامی برای پاک کردن ما. خداوند جهنم را برای پاک کردن ما آفرید نه آن که ما راعذاب کند تا دلش خنک شود. مثل بچه ها بگوید حال که به فرمان من عمل نکردی تو را عذاب می کنم تا بفهمی زور چه کسی بیشتر است.

مهر خداوند به بنده اش از مهر مادر به طفل نوزاد بیشتر است. اقتضای رحمت عام الهی آن است که مومن و کافر و صالح و فاجر همه وارد جهنم شوند تا هر کس هر مقدار آلودگی دارد پاک شود و آماده ورود به بهشت شود. البته کسانی که اهل عناد و لجاجت باشند و چنان بر خودخواهی هوای نفس خود مصر باشند که دچار قساوت قلب شده باشند امکان خروج از آتش را نخواهند داشت یا آن که با سختی زیاد خارج خواهند شد.

برادر عزیز من! اگر این مطالب با آنچه شما اکنون درست می دانید منطبق نیست، آن را یکسره انکار نکنید. به تحقیق پیرامون آن بپردازید. ما باید حق را به مردم بگوئیم. حق این است که اکثر مردم از جهنم خارج خواهند شد. تلاش پیامبران آن بوده است که کسی مخلد در آتش نباشد و در هنگام عبور از جهنم هم کمتر متحمل عذاب شویم.